Monday, October 19, 2009

یه وقت‌هایی چیزی می‌‌بینی‌ که خیلی‌ ناراحت می‌شی‌.‌
یه وقت‌هایی باید تنها بود که چراغ‌ها رو روشن کنی‌، با عینک بیفتی روی تختت، چشم‌هات رو ببندی و به هیچی‌ فکر نکنی‌.
یه وقت‌هایی هم باید سعی‌ کنی‌ خودت رو درست کنی‌.
یه وقت‌هایی هم می‌تونی‌ خودت‌ رو از همه پنهان کنی‌.

Wednesday, October 14, 2009

اینکه می‌گن آسمون همه جای دنیا یه رنگه، کاملن دروغه. من خودم به همه شما شخصن تضمین می‌دم.

Tuesday, October 6, 2009

من هیچ انتظاری نداشتم که تو واقعن کاری که گفتم رو کامل و درست انجام بدی. ولی‌ وقتی‌ او‌ن کتاب رو گشتی و منو صدا کردی که بهت کمک کنم و تا آخرش خواندی، کافی بود. من انتظار نداشتم بیایی کامل و دقیق بگی‌ چرا. همین که رفتی‌ دنبالش، همین که حرف منو گوش دادی، کلی‌ چیز یاد گرفتی. امیدوارم که به راستی چیزی یاد گرفته‌ باشی‌ و کار من تاثیر زیادی توی زندگیت بگذاره.
دوست دارم برای تو بنویسم و اینجا بگذارم، که شاید ۱۰ سال دیگه از اینجا رد شدی،‌ بخوانیش‌. یاد امروز کنی‌ و یادت بیاد که از من پرسیدی "به نظرت من خوشگلم؟". توی دلت بخندی و‌ بگی‌ یه روزی فرهنگی‌ بود که منو از ته دل‌ دوست داشت.