من هیچ انتظاری نداشتم که تو واقعن کاری که گفتم رو کامل و درست انجام بدی. ولی وقتی اون کتاب رو گشتی و منو صدا کردی که بهت کمک کنم و تا آخرش خواندی، کافی بود. من انتظار نداشتم بیایی کامل و دقیق بگی چرا. همین که رفتی دنبالش، همین که حرف منو گوش دادی، کلی چیز یاد گرفتی. امیدوارم که به راستی چیزی یاد گرفته باشی و کار من تاثیر زیادی توی زندگیت بگذاره.
دوست دارم برای تو بنویسم و اینجا بگذارم، که شاید ۱۰ سال دیگه از اینجا رد شدی، بخوانیش. یاد امروز کنی و یادت بیاد که از من پرسیدی "به نظرت من خوشگلم؟". توی دلت بخندی و بگی یه روزی فرهنگی بود که منو از ته دل دوست داشت.
Tuesday, October 6, 2009
Labels > مرزی نیست
|